English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9022 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
humidistat U اسبابی برای تنظیم ونگاهداری درجه رطوبت درحد معینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stage set U تنظیم صحنه برای ایفای نقش معینی از نمایش
windage U درجه تنظیم تیر برای پیشگیری اثر باد
standardised U مطابق درجه معینی دراوردن
standardises U مطابق درجه معینی دراوردن
standardising U مطابق درجه معینی دراوردن
standardize U مطابق درجه معینی دراوردن
standardizes U مطابق درجه معینی دراوردن
standardizing U مطابق درجه معینی دراوردن
metronome U اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
hemacytometer U اسبابی برای شمارش گویچههای خون
metronomes U اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
dichroscope U اسبابی برای ازمایش بلورهای دورنگ نما
seconds U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
skiascope U اسبابی برای اندازه گیری قدرت انکسار نور در شبکیه
swing bar U اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
swing bell U اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
gimbals U اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نماوچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
gimbal ring U اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نما وچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
term insurance U بیمه در موردمخاطره برای مدت معینی
the U حرف تعریف برای چیز یاشخص معینی
sets U بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
setting up U بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
set U بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
thermostat U تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostats U تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
zero U قلق گیری کردن تنظیم درجه جنگ افزار
zeroes U قلق گیری کردن تنظیم درجه جنگ افزار
zeros U قلق گیری کردن تنظیم درجه جنگ افزار
gas fittings U اسبابی که برای گرم کردن یاروشن کردن جایی باگازبکا
mags U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
mag U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
damp land pit curing U نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
packet U گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند
packets U گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند
utopiannism U اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
hygrograph U دستگاه خود کاری برای اندازه گیری رطوبت جوی
dial U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
relative humidity U رطوبت نسبی [مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
Memmaker U امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
standardised U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizing U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizes U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardises U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardize U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardising U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
optimum moisture U رطوبت بهینه رطوبت مناسب
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
controlled environment U محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
dan U درجه 1 تا 01 برای مهارت در دفاع
One point for you. U یک درجه امتیاز [ بازی] برای تو.
reconsignment U تنظیم مجدد بارنامه برای تحویل
direct reading dial U درجه بندی برای قرائت مستقیم
zeros U تنظیم کردن دید برای دقت درتیراندازی
printed U طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
personalize U تنظیم یا تط بیق یک محصول برای کاربر خاص
prints U طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
paramterization U عمل تنظیم پارامترها برای نرم افزار
print U طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
parametric U عمل تنظیم پارامترها برای نرم افزار
zeroes U تنظیم کردن دید برای دقت درتیراندازی
zero U تنظیم کردن دید برای دقت درتیراندازی
nurser U شیشه درجه دار برای شیردادن کودک
great go U امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
greats U امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه
dials U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
sheet U طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
dial U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
dialed U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
sheets U طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
dialled U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
weather helm U تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
windage U تنظیم کمان هنگام وجود بادعرضی برای دقت در هدفگیری
little go U نخستین امتحانی که برای گرفتن درجه در a.b کمبریج باید داد
sets U نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
setting up U نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
set U نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
vent valve U دریچه روی بالن برای رهاکردن گاز یا هوا و تنظیم صعود
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
adaptations U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
dockets U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
docketed U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
docket U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
adaptation U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
blue key U نقطه کمکی ابی برای تنظیم عکس در موقع فاهر کردن فیلم
docketing U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
tabulation U نقاط تنظیم در امتداد یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab متوقف میشود
stops U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
stop U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'. U هفته آینده کانال [تلویزیون] را برای قسمت دیگری از {ساعت شادی} تنظیم کنید.
stopping U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
stopped U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
MIDI setup map U فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد
T committee U انجمن ANSI که استانداردهای ارتباطی دیجیتال برای آمریکا تنظیم میکند , به ویژه سرویسهای ISDN
v ring U تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
grader U ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
clock U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clocks U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
warm standby U وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
drencher U اسبابی که با ان دوابجانوران میخوارانند
collimate U تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
stair stepping U روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
config.sys U در -MS DOS فایل متن مشخصاتی که حاوی دستوراتی برای تنظیم پارامترها و بار کردن نرم افزار درایو است
verbal note U شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
Mandlebrot set U تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده
storage U TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
aeroscope U اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
phonendoscope U اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
trigonometer U اسبابی که با ان سه گوشهای راست گوشه رامیسنجند
inhalator U اسبابی که با ان بخاری رادرشش فرو برند
myocardiograph U اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
spotting charge U خرج مشقی برای تصحیحات دیدبانی خرج مخصوص تنظیم تیر
parameters U استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
parameter U استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
vertical U تنظیم فضا بین خط وط متن برای برقرارکردن یک متن در یک صفحه
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
text U فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
texts U فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
fine tune U تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
tryout U ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
tune U تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tunes U تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
toe weight U وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
corer U اسبابی که سیب یامیوه دیگر راازتخمدان ان جدامیکند
turnspit U اسبابی که سیخ کباب را روی اتش میچرخاند
pulper U اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
commoners U پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
commonest U پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
common U پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
fanner U غربال یا اسبابی که اشغال وکاه را بوجاری میکند بادبزن
eidograph U اسبابی که بوسیله ان نقشه ایرابهرمقیاسی بخواهندبزرگ وکوچک میک
durometer U اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
dioptometer U اسبابی که قدرت تطابق وانکسار چشم را اندازه می گیرد
refreshes U قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed U قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refresh U قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
shoulder patch U درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator U صفحه مدرج درجه طبلک درجه
phonopore U اسبابی که بوسیله ان مخابرات تلفنی را ازتوی سیم تلگراف می گذراند
eudiometer U اسبابی که جهت اندازه گیری حجمی و تجزیه گازها بکارمیرود
transmissions U سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
transmission U سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
masters U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
bilinear filtering U مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
master U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
gimmicks U اسبابی که در قمار بازی وسیله تقلب و بردن پول ازدیگران شود
respirators U اسبابی که به دهان و بینی می گذارند تا از استنشاق موادزیان اور جلوگیری کند
gimmick U اسبابی که در قمار بازی وسیله تقلب و بردن پول ازدیگران شود
light trap U اسبابی که حائل نور بوده ولوازم عکاسی دران حرکت کند
panopticon U نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
respirator U اسبابی که به دهان و بینی می گذارند تا از استنشاق موادزیان اور جلوگیری کند
adjutantship U معینی
canard U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canards U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
self- U قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
adjutancy U معینی معاونت
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation U درجه ارتفاع درجه بلندی
third-class U درجه سوم بلیط درجه 3
third class U درجه سوم بلیط درجه 3
an fitting U رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
cost plus U بعلاوه سود معینی
he is at a loose end U کار معینی ندارد
inbound U محصور در حدود معینی
stations U درپست معینی گذاردن
stationed U درپست معینی گذاردن
station U درپست معینی گذاردن
ageless U بدون عمر معینی
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
head for U به سمت معینی در حرکت بودن
emplace U در محل معینی قرار دادن
models U مطابق مدل معینی در اوردن
modelled U مطابق مدل معینی در اوردن
modeled U مطابق مدل معینی در اوردن
model U مطابق مدل معینی در اوردن
orbs U بدور مدار معینی گشتن
predecease U پیش ازواقعه معینی مردن
orb U بدور مدار معینی گشتن
tonner U کامیون دارای فرفیت معینی
local option U اختیار تعیین محل معینی
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com